الهام ظریفیان | شهرآرانیوز رضا سربخش، هنرمند فعال در عرصه تولید انیمیشن کشور، سال هاست به عنوان نویسنده، انیماتور و کارگردان در پروژههای مختلف سریالی، سینمایی و کوتاه حضور دارد. ازجمله کارهای او میتوان به انیمیشنهای «قصههای جنگل بان»، «قصههای عاموچرچی» و «مهارتهای زندگی» اشاره کرد. او همچنین هشت انیمیشن کوتاه تاکنون ساخته و در بیش از هفتاد جشنواره داخلی و خارجی درخشیده است.
سربخش دیپلم و کارشناسی اش را در رشته «انیمیشن رایانه ای» گرفت و در مقطع کارشناسی ارشد، رشته «ادبیات نمایشی» را در دانشگاه تهران ادامه داد. او که اکنون دانشجوی سال آخر دکترای مطالعات رسانه رادیو و تلویزیون در دانشگاه صداوسیماست، به تازگی در دومین کنگره بین المللی فرهنگ و هنر در تمدن اسلامی که با محوریت «مکتب هنر رضوی» از سوی مؤسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی برگزار شد، با مقالهای با عنوان تحلیل روایی و نشانهای انیمیشنهای سینمایی ایرانی با محوریت «مکتب هنر رضوی» شرکت کرد. به همین بهانه گفت وگویی کوتاه با وی انجام دادیم و درباره ظرفیتهای انیمیشن در ترویج مفاهیم رضوی از او پرسیدیم.
به عنوان کسی که سالها کار عملی انیمیشن میکرده است، بعد از ورود به مقطع کارشناسی ارشد و دکتری، پژوهش برایم پررنگ شد و بر آن شدم که علت خیلی از مشکلات حوزه انیمیشن را واکاوی کنم. باتوجه به اینکه کنگره درباره امام رضا (ع) و تأثیرات آن در هنر روی مخاطب بود، من همه انیمیشنهای سینمایی تولیدشده در صنعت سینما و تلویزیون را بررسی کردم. در نهایت به سه انیمیشن با محتوای امام رضایی رسیدم: انیمیشنی تلویزیونی به نام «آقای مهربان» به کارگردانی علیرضا گلپایگانی و بهنام دلداده، انیمیشن سینمایی «در مسیر باران» ساخته حامد کاتبی و انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» ساخته بهنود نکویی، هادی محمدیان و محمدجواد جنتی.
ازاین میان، «بچه زرنگ» پرفروشترین و پرمخاطبترین انیمیشن تاریخ ایران است که تاکنون ۵۰ میلیارد تومان فروخته است. من این سه انیمیشن را از سه دیدگاه مختلف شامل نظریههای اقتباسی، نشانه شناسی و روایت شناسی بررسی کردم. از این سه انیمیشن، «آقای مهربان» به شیوه اقتباس مستقیم از داستان ضامن آهو امام رضا (ع) ساخته شده است.
«در مسیر باران» داستان یکی از اصحاب امام رضا (ع) به نام ریان بن صلت است و به شیوه اقتباس غیرمستقیم یا اقتباس وفادارانه ساخته شده است. «بچه زرنگ» نیز کاملا غیرمستقیم به داستان ضامن آهو شدن امام رضا (ع) میپردازد. در نهایت هرکدام از این سه اثر با عناصر نشانه، نماد و تصویر تحلیل شدند.
اقتباس مستقیم و غیرمستقیم گزینههای مناسب تری در ساخت انیمیشن درباره مفاهیم مرتبط با امام رضا (ع) تشخیص داده شده است. در کارهای دارای مفاهیم دینی، در طراحی عناصر تصویری و نمادهایی مانند آهو از این جهت که روی مخاطب کودک و نوجوان تأثیرات متفاوتی میگذارد، باید خیلی دقت کنیم. مکتب هنر رضوی باید تلاش کند سیاست گذاری جدی برای روند تولید انیمیشن داشته باشد و به سمت تولید کارهای فانتزی که مخاطب بیشتر با آنها ارتباط برقرار میکند، برود و با خلق موقعیتهای طنز و کودکانه در برابر انیمیشنهای تولیدشده در غرب، به دستاوردهای خوبی برسد.
آنچه در این سیاست گذاری باید به صورت ویژه بر آن تأکید کرد، پژوهش است. آستان قدس رضوی به عنوان یکی از نهادهای مهم فرهنگی، با انیمیشن «در مسیر باران» وارد حوزه انیمیشن سازی شده است و کار خوب و موفقی از نظر تکنیکی تولید کرد، اما این کار چنان که باید توسط مخاطبان دیده نشد.
دلیلش هم این است که فضای کار واقع گرایانه است و کودکان خیلی نمیتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. حتی در برخی سایتها رده سنی مثبت چهارده برای آن در نظر گرفته شده است. انیمیشن جزو صنایع گران قیمت، بسیار پرتوجه و به روز دنیاست. بنابراین، لازم است پژوهش به جریان این صنعت پیوند بخورد تا بتوانیم از قدرت انیمیشن برای جذب مخاطب استفاده کنیم و پیامهای مدنظرمان را به مخاطب منتقل کنیم. در کشورهایی مانند آمریکا شرکتهای مختلف برای آیینهایی مانند کریسمس انیمیشنهای زیادی با مضامین غیرمستقیم و مستقیم و حتی با تکیه بر نماد گوزن به عنوان یک شخصیت محبوب کودکان تولید میکنند.
ما هم میتوانیم این سیاست گذاری را دنبال و سند راهنمایی از دل پژوهش برای نویسندگان تهیه کنیم. گاهی فقط داشتن دانش فنی یا دینی کافی نیست و باید این دو در ترکیب با هم قرار بگیرند تا بیشترین تأثیر را بگذارند. چنان که برخی موارد ممکن است در جهت مکتب هنری رضوی نباشند و اشتباهی از سوی هنرمندان مطرح شوند. اگر سازوکاری مبتنی بر پژوهش وجود داشته باشد، خیلی راحت میتوان جلو این تأثیرات را گرفت. انیمیشن تأثیر زیادی بر کودکان میگذارد و باید با ظرافت بیشتری تک تک قدمها را در آن پیش برد.
بله، مثلا در انیمیشن «در مسیر باران» تمرکز کمتری روی کودکان است، درحالی که اولین مخاطب انیمیشن، کودکان اند. این انیمیشن یک فضای کاملا بزرگ سالانه را به مخاطب نشان میدهد، حال آنکه بزرگ سال ممکن است به آن به عنوان یک کار تاریخی نگاه نکند. یا تصویرسازی شخصیت یا نماد آهو در برخی انیمیشنها مانند «بچه زرنگ» با تصوری که در مکتب هنر رضوی بر آن تأکید میشود، متفاوت است. این موارد تهدیدهای ذهنی، بصری و روایی نشانه شناسی را در لایههای پنهانی ذهن مخاطب قرار میدهد. درحالی که از طریق پژوهش میتوان با دقت بیشتری روی کارها تمرکز کرد و خروجی مناسب تری را رقم زد.
ابتدا بگویم که در حوزه صنعتی شدن انیمیشن گام برداشته ایم، یعنی از دهه ۹۰ به بعد با روند رشد انیمیشنهای سینمایی و استقبال مخاطبان به جریان و جرگه انیمیشن صنعتی رسیده ایم. حتی از نظر تکنیکی قویتر شده ایم. «بچه زرنگ» از نظر تکنیکی کمتر از کارهای استاندارد دنیا نیست و بسیار حرفهای است، اما ما با پاشنه آشیلی به نام فیلم نامه اقتباسی روبه رو هستیم. اقتباس درد بزرگی است که سال هاست در فیلم نامه نویسی کمتر به آن توجه شده است. کسانی که میخواهند وارد این حوزه شوند، هم باید دانش دینی قوی داشته باشند و هم دانش فنی فیلم نامه نویسی. این کار سختی است و نیازمند تربیت نیرو است.
یکی از اولین کارها، شکل گیری پژوهش است که در مکتب هنر رضوی در این کنگره شکل گرفت. با تداوم این کنگره، قطعا پژوهشگران بیشتری به آسیب شناسی میپردازند. در واقع یکی از قدمهای اولیه در درست کردن هر مسیری، پژوهش است. ما پژوهش میکنیم که ببینیم دیگران چه کار کرده اند و ما چه ضعفهایی داریم تا در ادامه بتوانیم راه و سیاست درست را پیش بینی کنیم.
قدم بعد ورود به صنعت است. آستان قدس رضوی بعد از «در مسیر باران» کمی از این حوزه فاصله گرفته است، اما قدرت انیمیشن، قدرتی ستودنی است و هیچ وقت نمیشود انکارش کرد. در نتیجه باید به آن توجه کرد و وارد عمل شد. باید بودجههایی را برای ساخت انیمیشن در نظر گرفت و با کسانی که در دیگر حوزههای انیمیشن کار میکنند، همکاری کرد تا پژوهش و تولید محصولات سمعی بصری به مسیر درست هدایت شود.
یکی از اولین گامهای مخاطب شناسی، با بررسی تولیدات قبلی شکل میگیرد. ما میتوانیم تولیدات قبلی را ارزیابی کنیم تا ببینیم واکنش مخاطبان به این کارها چه بوده است. کارهای مشابه دیگر نیز باید بررسی شوند و تأثیرشان را بسنجیم. مفاهیم دینی به صورت مستقیم و غیرمستقیم در تولیدات انیمیشن دنیا دیده میشوند، اما باید آنها را ارزیابی کنیم تا بدانیم نظر مخاطبان در کشور خودشان و دیگر کشورها چه بوده است.
انیمیشن واقعا صنعتی گران قیمت است و به همین دلیل در ایران، بیشتر سازمانهای دولتی وارد حوزه تولیدش شده اند. اگر حرفهای کار شود، میتوان به بازگشت سرمایه آن امیدوار بود. درست است که ورود به حوزه انیمیشن هزینه و زمان زیادی میطلبد، اما اگر درست پایه گذاری شود، میتواند به یک سوددهی جدی و قابل توجه برسد. برای همین میتوان به آن فکر کرد. شاید در ابتدای امر لازم باشد سازمانهای دولتی وارد شوند تا بخش خصوصی نتایج مثبت آن را ببیند و تشویق شود.
این اتفاق میتواند بیفتد، اما نکته مهم این است که جمع کردن همه این افراد سخت است. نهادهای دولتی دراین زمینه بیشتر باید در جریان پیش تولید قرار بگیرند؛ مانند خیلی شرکتهای بزرگ دنیا که فقط مرحله پیش تولید یعنی نوشتن فیلم نامه و ایده یابی را پیش میبرند و بعد تولید را به شرکتی دیگر میسپارند. از نظر تولید فنی شرکتهای زیادی هستند که دارند خوب کار میکنند. سازمانهای دولتی خیلی راحت میتوانند در پیش تولید، کارهای موفقی را آماده داشته باشند و به شرکتهای مختلف برای ساخت بدهند. این پیش تولیدها حتما باید برمبنای پژوهش و نگارش باشد.